• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کتاب و کتابخوانی (بازدید: 13879)
سه شنبه 11/8/1389 - 21:0 -0 تشکر 247501
معرفی کتاب

کتاب "حماسه حسینی" اثراستاد شهید مرتضی مطهری

سلام دوستان. کتاب حماسه حسینی یکی از کتابهاییست که به نظر من برای تمام جوانان ما خواندنش الزامیست. متأسفانه در سالهای اخیر برخی انحرافات در بین برخی مداحان غالی و فاصله گرفته از علما، باعث شده ا ست که برخی از جوانان ما راه را گم کنند و مفهوم عزاداری را درک نکنند و در برخی هیئتها شاهد رفتار غیراسلامی باشیم. این امر هم به لحاظ حیثیت شیعه(و اسلام) و هم به لحاظ عقیدتی بسیار خطرناک است. من وظیفه خود میدانستم که با آوردن مطالبی در نقد این گروه ضاله حساب آنها را از شیعه جدا کنم ولی از آنجا که ممکن بود دوباره برخی من را تبلیغگر اهل سنت بخوانند، تصمیم گرفتم این کتاب ارزشمند از مرحوم شهید مطهری را معرفی کنم:


 


نام کتاب: حماسۀ حسینی



مؤلف: شهید مرتضی مطهری



ناشر: انتشارات صدرا


 


این کتاب در دوجلد(در چاپ قدیم در سه جلد که جلد اول فعلی شامل جلد یکم و دوم چاپ قدیم است.) بر اساس چندین سخنرانی و نوشته های مختلف مرحوم شهید مطهری نوشته شده است.در اینجا به قسمت سخنرانیهای آن میپردازم:


 


۱.انحرافات در واقعۀ تاریخی عاشورا: این فصل را، این حقیر مهمترین بخش کتاب میداند چراکه با کمال تأسف با وجود اینکه نزدیک به چهل سال از سخنرانی مرحوم مطهری میگذرد همچنان جلوه هایی از آنرا در هیئتها شاهدیم که باید اصلاح شوند. هنوز هم در برخی هیئتها به مسائل فرعی بیش از مسائل اصلی اهمیت میدهند و در یک کلام برای برخی هیئتها حسین(ع) ناشناخته باقی مانده است. علت این انحرافات را میتوانید در این بخش از کتاب بیابید.در این بخش از کتاب است که در میابیم چه نوع اشک ریختنی در ایام عزا ارزش دارد و در ضمن با خیلی از تحریفات لفظی معنوی آشنا میشوید.


 


۲.عنصر امر به معروف و نهی از منکر: خواندن این بخش را نیز به تمام دوستان توصیه میکنم. به خصوص کسانی که احساس میکنند، در جامعۀ امروز امر به معروف و نهی از منکر واجب است؛ بهتر است با خواندن این بخش از کتاب اصول این کار را درک کنید. لازم به ذکر است که مرحوم مطهری «امر به معروف و نهی از منکر» را از برجسته ترین اهداف حسین(ع) میداند که میتوانید شرح آنرا در این بخش از کتاب ببینید. بنا بر روایتی امام حسین(ع) هدف خود از این قیام را اصلاح امت جدش و امر به معروف و نهی از منکر مینامد.


 


 


 


۳.حماسۀ حسینی: این فصل که نام کتاب را نیز بر اساس آن قرار داده اند، با نگاهی حماسی به واقعۀ عاشورا مینگرد و انتقاداتی دیگر را نیز مطرح میکند.


 


۴.شعارهای عاشورا: این فصل نیز از فصول بسیار مهم کتاب است و بازهم به نکاتی فراموش شده از واقعۀ عاشورا میپردازد.(البته فراموش شده برای ما، نه علما) متأسفانه این روزها شعارهای برخی هیئتها را میتوان توهین به معصومین خواند یا به قول شهید مطهری «شعارهای پست و ذلت بار که حسین(ع) هرگز بر زبان نیاورده است» نامید.


 


خواندن این کتاب ارزشمند را به برادران اهل سنت نیز توصیه میکنم تا بدانند شیعه به هیچ وجه امام پرست یا چیزی توی این مایه ها نیست!

چهارشنبه 12/8/1389 - 19:12 - 0 تشکر 247692

دوست عزیز از همکاریتان با انجمن بسیار ممنونم...

 

 

 

جمعه 14/8/1389 - 20:18 - 0 تشکر 248071

ممنون ازشما دوست عزیزnikbonyad

چهارشنبه 26/8/1389 - 14:38 - 0 تشکر 251711

با سلام به همه دوستان .

کتابی که میخواستم معرفی کنم کتاب خدا خانه دارد از دفتر نشر معارف است . نویسنده کتاب خانم فاطمه شهیدی است و نثر کتاب فوق العاده است . نوشته های این کتاب مطالبی هستند که در مجلات پرسمان و سروش جوان نوشته شده اند .

خواندن این کتاب را به همه دوستان توصیه میکنم .

خدا در همین نزدیکی است
جمعه 12/9/1389 - 21:35 - 0 تشکر 257591

heaven_h گفته است :
[quote=heaven_h;612899;251711]

با سلام به همه دوستان .

کتابی که میخواستم معرفی کنم کتاب خدا خانه دارد از دفتر نشر معارف است . نویسنده کتاب خانم فاطمه شهیدی است و نثر کتاب فوق العاده است . نوشته های این کتاب مطالبی هستند که در مجلات پرسمان و سروش جوان نوشته شده اند .

خواندن این کتاب را به همه دوستان توصیه میکنم .


سلام
متن کتاب خدا خانه دارد از فاطمه شهیدی رو از کجا میتونم پیدا کنم ؟

شنبه 13/9/1389 - 13:42 - 0 تشکر 257777

nدوست عزیز سعی می کنم متن کتاب مورد نظر را پیدا کرده و برایتان روی سایت بگذارم .

 

 

 

دوشنبه 15/9/1389 - 13:42 - 0 تشکر 258590

amir_tara67 گفته است :

سلام
متن کتاب خدا خانه دارد از فاطمه شهیدی رو از کجا میتونم پیدا کنم ؟
heaven_h گفته است :
[quote=amir_tara67;326276;257591][quote=heaven_h;612899;251711]

با سلام به همه دوستان .

کتابی که میخواستم معرفی کنم کتاب خدا خانه دارد از دفتر نشر معارف است . نویسنده کتاب خانم فاطمه شهیدی است و نثر کتاب فوق العاده است . نوشته های این کتاب مطالبی هستند که در مجلات پرسمان و سروش جوان نوشته شده اند .

خواندن این کتاب را به همه دوستان توصیه میکنم .

این کتاب به صورت نوشته هایی جدا از همه .فکر نمی کنم کل متن کتاب در اینترنت پیدا بشه . اما اگه نام کتاب رو سرچ کنید احتمالا بخشهایی از کتاب رو پیدا می کنید . اگه میتونید اصل کتاب رو حتما بخرید . واقعا ارزش خریدن داره و قیمتش هم خیلی کمه . موقعی که من خریدم 800 تومان بود . فقط ممکنه سخت پیدا بشه . موفق باشید.

خدا در همین نزدیکی است
دوشنبه 15/9/1389 - 14:14 - 0 تشکر 258598

سلام . این کتاب هنوز هم 800 تومان است و بسیار نایاب... اگر بتوانم مرکز فروشش را پیدا کنم نشانی ا برایتان می گذارم . فعلا معرفی این کتاب را برایتان می گذارم . منبع این نوشته سایت www.cheloketab.blogfa.com است :
معرفی کتاب خدا خانه دارد :
خدا خانه دارد/ فاطمه شهیدی/ دفتر نشر معارف/

چاپ دوم/ بهار 85/ 135صفحه/ قیمت:700تومان





این کتاب لحنی ساده و کلامی راحتو رَوون داره. مجموعه یادداشت هایی که نویسنده طی چن سال تو بعضی مجلات به چاپ رسونده. یادداشت هایی که برای مناسبت های مذهبی تنظیم شدن:





"بعضی روزها آدم دلتنگ می شود. خدا کند در آن روزها،خواندن نوشته های این کتاب،فقط به عنوان گپ زدن از عشقی مشترک به درد بخورد و حال کسی را بهتر کند."



و به نظر من تو نیل به این مطلوب موفق بوده. برای نمونه،بخش هایی از این کتاب رو به مناسبت میلاد مبارک رسول اکرم (ص) این جا آوردم. این توضیح لازمه که تو نقل قول این مطلب از کتاب مذکور،متن عربی آیات و روایات رو تایپ نکردم.



"- «من پسر زنی هستم که با دست هایش از بزها شیر می دوشید» این را به عرب بیابانی گفت. عرب بیابانی از هیبت پیامبری که همه ی قبایل به او ایمان آورده بودند،لکنت گرفته بود. آمده بود جمله ای بگوید و نتوانسته بود و کلماتش بریده بریده شده بود. رسول الله از جایش بلند شده بود. آمده بود نزدیک و ناگهان او را در آغوش گرفته بود؛ تنگ تنگ. آن طور که تنشان تن هم را لمس کند. در گوشش گفته بود:«من برادر تو ام»،«اَنَا اَخُوک» گفته بود فکر می کنی من کی ام؟ فکر می کنی پادشاهم؟ نه! من آن سلطان که خیال می کنی نیستم. «من اصلاً پادشاه نیستم» «لَیسَ بمَلک» من محمدم. پسر همان بیابان هایی هستم که تو از آن آمده ای. «من پسر زنی هستم که با دست هایش از بزها شیر می دوشید.» حتی نگفته بود که پسر عبدالله و آمنه است. حرف دایه ی صحرانشینش را پیش کشیده بود که مرد راحت باشد. آخرش هم دست گذاشته بود روی شانه ی او و گفته بود:«آسان بگیر،من برادرتم» مرد بیابانی خندید و صورت او را بوسید: «عجب برادری دارم»





- راستی هم عجب برادری بود. یک برادر با کارهای عجیب و غریب؛ مثل دوست های خجالتی. از آن ها که صداشان در نمی آید. داشت می رفت مسجد. تو کوچه یک یهودی جلویش را گرفت. گفت:«من از تو طلبکارم،همین الان باید طلبم را بدهی.» رسول الله گفت:«اول این که از من طلبکار نیستی و همین طوری داری این را می گویی؛ دوم هم این که من پول همراهم نیست،بگذار رد شوم.» یهودی گفت:«یک قدم هم نمی گذارم جلو بروی.» رسول الله گفت:«درست نگاهم کن؛ تو از من طلبکار نیستی.» ولی یهودی همین طور یکی به دو می کرد و بعد هم با حضرتش گلاویز شد. کوچه خلوت بود کسی رد نمی شد که بیاید کمک. مردم دیدند پیامبر برای نماز نرسید. آمدند پی اش. دیدند یهودی ردای پیغمبر را لوله کرده،دور گردن حضرت پیچانده و طوری می کشد که پوست گردن او قرمز شده. تا آمدند کاری کنند از دور بهشان اشاره کرد که نیایید؛ گفت:«من خودم می دانم با رفیقم چه بکنم.» رفیقش؟ منظورش همین رفیقی بود که با ردا او را می کشاند. چشمشان افتاد در چشم هم. یهودی گفت:«بهت ایمان آوردم،با این بزرگواری،تو بی تردید،پیغمبری.»





- از همه قشنگ تر حال و روز او را علی توصیف می کند. علی می گوید:«رسول الله یک طبیب دوره گرد بود.» دلش نمی آمد که خیلی با ابهت بنشیند آن بالا،مریض ها شرفیاب حضور بشوند. لوازم معالجه اش را بر می داشت راه می افتاد دور شهر،پی مریض ها.

چی با خودش بر می داشت؟ یک دستش «مرهم» می گرفت یک دستش «وَسَم»؛ برای آن ها که فقط زخم داشتند مرهم می گذاشت؛ ولی بعضی ها،دمل های چرکی داشتند،باید جراحی هم می کرد؛ «وسم» مال همین کار بود. وسم یعنی داغ هایی که قدیم برای شکافتن استفاده می کردند؛ جراحی سرپایی.

علی می گوید:«مرهم هایش کاری بودند،اثر داشتند. وسم هایش هم حسابی بودند.»





- اول فکر کردم از همه قشنگ تر را علی گفته؛ولی الان یک جمله ی حتی قشنگ تر هم یادم آمد که درست همین حال را بگوید. آن هم توصیف خدا است از او؛ «یک رسولی آمده سراغتان که تحمل رنج شما برایش سخت است»

آخرش هم تقصیر همین دلش شد که در آن روایت گفت:«هیچ پیامبری به اندازه ی من سختی نکشید.» حساب دو دو تایی اگر بخواهی بکنی نسبت به بقیه ی پیغمبرها خیلی هم اوضاع برای او سخت نبود. در طائف سنگش زدند،در احد هم پیشانی و دندانش را شکستند. بقیه هم از این جور مصیبت ها داشته اند؛ ولی از حساب دو دو تایی که بزنیم بیرون،اگر حواست به حرف خدا باشد که «رنج های شما،برای او گران تمام می شود،طاقتش را می برد» این جوری اگر چرتکه بیندازی،راستی هم چقدر سختی کشیده! اندازه ی نادانی و غل و زنجیرهایی که همه ی ما به خودمان بسته ایم اگر بخواهد رنج بکشد،اگر حرص بزند که ما را به راه بیاورد،واقعاً هم چه کارش سخت است.





-آخرش این که خدا داشت تماشایش می کرد. بعد گفت«چه اخلاق شگرفی داری» انگار که از دست پخت خودش در شگفت مانده باشد..."

 

 

 

سه شنبه 16/9/1389 - 13:3 - 0 تشکر 259176

nikbonyad جان ممنون از زحماتت . من بخشهایی از این کتاب رو که قبلا در انجمن و در بخش معارف گذاشته بودم رو اینجا میزارم تا دوستان با این کتاب بیشتر آشنا بشن.

بخشهایی از کتاب خدا خانه دارد  

برادر عیدت مبارک

غدیر بود. رفتیم پیشانی ابوذر را ببوسیم و بگوییم: «برادر! عیدت مبارک» پیشانیش از آفتـاب ربذه سوخته بود!!
به «ابن سکیت» گفتیم «علی». هیچ نگفت، نگاهمان کرد و گریست. زبانش را بریده بودند!!
خواستیم دستهای میثم را بگیریم و بگوییم «سپاس خدای را که ما را از متمسّکین به
ولایت امیرالمؤمنین قرار داد» دستهایش را قطع کرده بودند!!
گفتیم:«یک سیدی بیابیم و عیدی بگیریم» سیّدی! کسی از بنی هاشم. جسدهاشان درز لای
دیوارها شده بود و چاه ها از حضور پیکرهای بی سرشان پر بود! زندانی دخمه های تـاریک
بودند وغل های گران بر پا، درکنج زندانها نماز می خواندند.

..............................

اگر راحت می شود به همه ی تیرک های توی بزرگراه تراکت سال امیر المومنین زد و روی تابلوهای تبلیغاتی با انواع خط ها نوشت (علی)،اگر خیلی راحت و زیاد و پشت سر هم می شود این کلمه را تکرار کرد و تکرار،حتماَجایی از راه را اشتباه کرده ایم و گر نه او؟....کار حتما سخت بود،صبوری بی پایان بر حق،تاب آوردن عتاب هایش حتما سخت بود.

.............................

آن "مرد ناشناس"که دیروز کوزه آب زنی را می آورد،صورتش را روی آتش تنور گرفته"بچش،این عذاب کسی است که از حال بیوه زنان و یتیمان غافل شده".آن "مرد ناشناس"سر بر دیوار نیمه خرابی در دل شب دارد می گرید:"آه از این ره توشه کم ،آه ازآن راه دراز"و ما بی آنکه بشناسیمش ،همین نزدیکی ها جایی نشسته ایم و تمرین می کنیم که با نامش شعر بگوییم ،خط بنویسیم ،آواز بخوانیم و حتی دم بگیریم و از خود بیخود شویم.
عجیب است،مرد هنوز هم "مرد ناشناس"است.
................................................
بگو دعا نکنند!

گفتی ما بچه هایمان را صدا میزنیم، شما بچه هایتان را صدا کنید .

ما زنهایمان را می آوریم، شما هم زنهایتان را بیاورید.

ما می آییم، شما بیایید.

ما می ایستیم اینطرف، شما آنطرف.

ما می گوییم خدا، شما می گویید خدا.

ما می گوییم هر کی راسته، بماند.

شما میگویید هر کی ناراسته، عذاب او را بگیرد.

یادت هست این حرفها را ؟ خب اگر یادت هست پس کجایند؟ کجایند بچه هایتان؟ کجایند زنهایتان؟

شما همین قدر هستید؟ ملتتان پنج نفر است؟ ما چشمهایمان عوضی می بیند یا راستی راستی پنج تایید؟

طرف ما را نگاه کن! تا چشم می بیند آدم ایستاده . هر چی نصرانی بوده آوردیم. فقط چند تا پیرمرد داریم، دیگر چه رسد به زن و بچه.

حالا اقلا بگو این مردمت بیایند جلوتر! بگو بیایند زیر آن درخت روبرویی تا همدیگر را ببینیم.

................

اسقف ما می گوید: ترا به روح عیسی مسیح، بگو آن دو تا بچه دستهایشان را بیاورند پایین. بگو آن خانم از زمین بلند شود. بگو آن بلند بالا که شانه به شانه ات ایستاده، نگاهش را از آسمان بگیرد .

اسقف ما میگوید : اینهایی که من صورتهایشان را میبینم، اگر نفرین کنند، نسل ما از زمین بر می افتد.

می گوید: بگو ما تسلیمیم.

خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 16/9/1389 - 18:31 - 0 تشکر 259244

heaven_h عزیز از همکاری شما با انجمن خودتان بسیار سپاسگزارم.

 

 

 

پنج شنبه 30/10/1389 - 14:31 - 0 تشکر 276118

«من و کتاب»، گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون کتاب و کتاب‌خوانی، به بیستمین چاپ خود توسط انتشارات سوره مهر رسید.

این کتاب در شش فصل اهمیت «کتاب و کتاب‌خوانی»، «من و کتاب»، «نقد وضع موجود»، «چه باید کرد»، «دست نوشته‌ها» و «دست‌خط » به بیان دیدگاه‌های حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای پیرامون مبحث کتاب پرداخته است.

در پشت جلد این کتاب به نقل از رهبر انقلاب آمده: اگر تعداد کتاب زیاد شد، اگر عنوان کتاب زیاد شد، اگر کتاب در همه موضوعات مورد نیاز بود، اگر مردم توانستند سؤال‌ها و استفهام‌‌هایشان را در کتاب بیابند و به کتاب مراجعه کنند، یک عالم دیگر و ماجرای دیگری خواهد شد! هر کجا که با کتاب سر و کاری هست، می‌بینید که از لحاظ کیفیت روحی و وضع فکری، نسبت به آن‌ جایی که این وضعیت وجود ندارد، تفاوت محسوسی هست.

چاپ بیستم «من و کتاب» گردآوری شده توسط دفتر برنامه‌ریزی انتشارات سوره مهر در ۱۲۸ صفحه، قطع رقعی و در تیراژ ۵۰۰۰ نسخه و با قیمت ۱۵۰۰ تومان توسط سوره مهر منتشر شد.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.