به نام هستی بخش عالم
*سلام قولا من رب الرحیم*
گفتگویی با یک نقاش اسپانیایی ....این گفتگو رو جایی دیدم برام جالب بود براتون قرار میدیم امیدوارم لذت ببرید
وبتونیم درماه مبارک رمضان که ماه نزول قرآن هست بیشتر با این کتاب آشنا بشیم وبیشتر قدر این کتاب رو بدونیم ......
الیسئو ویسنتی در سال 1954م. در یک خانواده مذهبی با اعتقادات عمیق مسیحی در شهر خزر اسپانیا به دنیا آمد. پدرش - آنتوینو - و مادرش - مانوئلا - از همان کودکی او را به وجود خدای بیگانه هستیبخش معتقد ساختند.
شخصیت هنری الیسئو در دامان پدر هنرمندش که از طریق نقاشی امرار معاش میکرد پرورش یافت و همین امر، موجب شد که روز به روز علاقه ویسنتی به این هنر عمیقتر گردد تا آنجا که در سن 19 سالگی در مدرسه هنر خرز ثبتنام کرد.
وی کمکم به سبک خاصی از نقاشی موسوم به "نقاشی سیاه" علاقهمند شد و پس از آن به سبک هیپررئالیسم روآورد که حاصل آن مجموعه تابلوهایی در اعتراض به مسئله فقر و نیز خلق تابوهایی در انتقاد به دنیای پیشرفته صنعتی ولی خالی از تفکر و ارزشهای انسانی بود. از همان سالها بود که سفرهای جستوجوگرانه ویسنتی آغاز شد.
وی در سفر به نیویورک با سبک جدیدی به نام "آبستره" آشنا شد و پس از آن با سفر به انگلستان، فرانسه، هند و تبت تجربیات بسیاری را درباره افکار هنرمندان شرقی به کولهبار تجربیاتش اضاف کرد.
حاصل سفر وی به تبت و هند، موجب ایجاد تحول عمیقی در سیر هنری ویسنتی گردید و او را با معنویت و پاکی احساس موجود در هنر شرقی آشنا کرد.
تلاش برای یافتن پاسخ سوءالات بسیاری که درباره طی طریق در عالم هنر در ذهن او نقش بسته بود، بر سبک هنری ویسنتی تأثیر گذارد و او را با تفکر جدیدی روبهرو کرد. اینک ویسنتی با علم به اینکه برای آغاز هر حرکتی باید ابتدا نقطه شروع را شناخت، با شکستن سنتهای جامعه پیشرفته غرب که تنها چشم به آینده دارد، به جستوجو در گذشته و شناخت مبدأ خلقت پرداخت.
وی در سیر هنری خود با یکی از شگفتترین مراحل روبهرو شد. او که برای فرونشاندن عطش درونیاش پاسخ مناسبی نیافته بود برای آرامکردن روح بیقرار خویش، شروع به ایجاد خراشهایی در سطح تابلوهای خود نمود و چون پاسخی نیافت در ایجاد این خراشها تأکید ورزید تا اینکه با ایجاد شکاف در تابلو، نور در برابر دیدگان حیرتزدهاش نمایان شد.
به این ترتیب ویسنتی متوجه بعد تازهای در آثار خود شد و آن را بعد چهارم نامید. این بعد از وجود در پس تابلو و به تفسیر دیگر در ورای خلقت قرار دارد و قابل ترسیم نیست. بعد چهارم در آثار ویسنتی چیزی نیست جز منشأ خلقت یعنی نور. آشنایی ویسنتی با ایران و فلسفه و عرفان اسلامی بر اندیشه او صحه گذاشت و او را در یافتن این "نور" همراهی نمود.
آنچه میخوانید حاصل گفتوگوی چندساعته با اوست که از همنشینی او با قرآن حکایت دارد.
* * *