• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 10366)
شنبه 20/7/1387 - 22:40 -0 تشکر 64645
نتیجه گیری مهم**عشق و عاشقی**

تا که پرسیدم ز منطق عشق چیست؟
در جوابم این چنین گفت و گریست:

 

   لیلی و مجنون همه افسانه اند     عشق تفسیری ز  زهرا و علی است

/////////////////////////////////////////////// 

 

سلام

 

شاید این کلمه رو خیلی شنیده باشید...

اما هرچقدر هم درباره اش مطلب خونده باشیم بازم کمه و میشه با کمی جستجو مطلب جدید پیدا کرد و با خوندنش انرژی مضاعف گرفت

یعنی این کلمه آنقدر پر معنی است که فکر کنم همه بتونیم حداقل یه مطلب خواندنی ائم از داستان و حکایت و شعر و به قول امروزی ها اس ام اس و هر چیزی که توش کلمه عشق خودنمایی کنه را اینجا ثبت کنیم...

شاید آخرش ما هم فهمیدیم عشق یعنی چی؟؟!!

 

پس هرکی که عشق رو دوست داره یه چیز قشنگ از عشق ثبت کنه ... هر کی به وسعش وعلاقش .

 

معشوقه من . . .
خفتم مگر به خواب ببینم تو را نشد
                                 بیداریم گذشت به خواب و خیال تو

 

یا علی 

 

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

جمعه 24/8/1387 - 15:18 - 0 تشکر 70638

سلام
.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.
عشق چیست و دوست داشتن کدامست ؟


عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی
دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال

عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج میگیرد

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر میگذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند

عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت

عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی "فهمیدن و اندیشیدن "نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین میکند و باخود به قله ی بلند اشراق میبرد

عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد

عشق یک فریب بزرگ و قوی است
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی،بی انتها و مطلق

عشق در دریا غرق شدن است
دوست داشتن در دریا شنا کردن

عشق بینایی را میگیرد
دوست داشتن بینایی میدهد

عشق خشن است و شدید و ناپایدار
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار

عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر

از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر میشویم
از دوست داشتن هرچه بیشتر ،تشنه تر

عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق میکشاند
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد

عشق تملک معشوق است
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست

عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و میخواهد که همه ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد ،داشته باشند

در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:"هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند"

عشق معشوق را طعمه ی خویش میبیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور میگردد

دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است


.:.:.:.:.:.:. .:.:.:.:.:.:. .:.:.:.:.:.:. .:.:.:.:.:.:.
یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

شنبه 25/8/1387 - 11:4 - 0 تشکر 70744

سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ

ببخشید این تاپیک چرا اینطوری شد؟

تا جایی که یادم میاد قرار بود درباره ی عشق به طور کلی بنویسیم...

چرا ناگهان محدود شد به عشق زمینی و دنیوی؟

من هر چی نگاه کردم که شاید من اشتباه میکنم با دیدن نوشته ی شهید 

تا حدی شکم به یقین حاصل شد...

چرا ناگهان همه ی متن ها رو محدود کردید به عشق زمینی؟؟؟

متن تاپیک عوض شد؟

؟؟!؟!؟!؟!؟!!؟

اونم به این شکل؟

دوش دیدم عاشقى صحرا نورد

خواندم از نقش جبینش خطّ درد


در سکوتش یک جهان فریاد بود


از علائق فارق و آزاد بود


گفتم اى مجنون شیدا عشق چیست ؟


پاکبازى چیست آیا عشق چیست ؟


در جوابم گفت از خود رستن است


تار و پود خویش را بگسستن است


عشق یعنى زندگى دادن جان بهر او


لن تنال البرّ حتّى تنفقوا


عشق گوید شمع شو در بزم یار


سوختن را پیشه کن پروانه وار


عشق یعنى جان فشاندن در نبرد


عشق یعنى پافشردن همچو مرد


عشق یعنى تیغ حیدر بى نیام


عشق یعنى ذوالفقار سرخ فام

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

شنبه 25/8/1387 - 13:32 - 0 تشکر 70777

 سلام

عشق بازی کار هر شیاد نیست

این شکار دام هر صیاد نیست

عاشقی را قابلیت لازم است

طالب حق را حقیقت لازم است

عشق از معشوق اول سرزند

تا به عاشق جلوه دیگر دهد

شاهد این مدعا خواهی اگر

برحسین و حالت او کن نظر

روز عاشورا در آن میدان عشق

کرد رو را جانب سلطان عشق

بارالها این سرم این پیکرم

این علمدار رشید این اکبرم

این سکینه این رقیه این رباب

این عروس دست و پا از خون خضاب

این من و این ذکر یا رب یا ربم

این من و این ناله های زینبم

پس خطاب آمد زحق کی شاه عشق

ای حسین ای یکه تاز راه عشق

گر تو بر من عاشقی ای محترم

سر ده اینک من به تو عاشق ترم

هر چه بودت داده ای در راه ما

مرحبا صد مرحبا خود هم بیا

خود بیا که میکشم من ناز تو

عرش و فرشم جمله پا انداز تو

لیک خود تنها میا در بزم یار

خود بیا و اصغرت را هم بیار

خوش بود در بزم جانان بلبلی

خاصه در منقار او برگ گلی

خود چه بلبل گل علی اصغرت

زود تر بشتاب سوی داورت

                          این نیز بگذرد.....
يکشنبه 26/8/1387 - 0:0 - 0 تشکر 71025

سلام

خوب اول بگم موضوع این تاپیک عشق است و نگفتیم زمینی یا هوایی...یعنی برای پی بردن به معنی عشق هر دو جا رو باید جستجو کنیم.

/////////////////////////////// 

به نظر من واژه عشق در دید آدمها معنی مختلفی دارد...بعضی ها منظورشون از عشق همون تعریف دوست داشتن که در بالا آمد هست...و بعضی ها خود عشق.

پس گول ظاهر این دو واژه رو نخوریم ... بلکه ببینید تعریف عشق درطرف مقابلتون چطوره.

قبل از اینکه مطالب لازم رو براتون بذارم نظر خودم را در مورد تقسیم بندی عشق به دو نوع زمینی و حقیقی میگم ...

به نظر من عشق زمینی در تعارض با عشق حقیقی نیست...

چون طبق احادیث و روایات توصیه های فراوانی به محبت و دوست داشتن و مهربانی با آدمها شده...

و واضح تر بگم علت عاشق شدن بعضی از ما آدمها به هم ، دیدن برخی از صفات خوب در طرف مقابلمونه ...

اینکه ما یکی رو به خاطر یه صفت خوب دوست داشته باشیم و ابراز علاقه هم کنیم کاملا طبیعی هست...

چون مگه میشه یکی بگه خدا رو دوست دارم اماا صفاتش رو دوست ندارم؟؟

اصلن بر اساس متون دینی ، برای شناخت خدا باید صفاتش رو بشناسیم...یعنی شناخت صفات خداوند عین شناخت خود خدا هست.

خوب اینا رو گفتم تا بگم ...بعضی از آدمها برخی از این صفات رو ...البته خیلی ناقص و مصنوعی در خود پرورش میدند...یعنی قلبشون رو اینقده صیقل میدند که انوار خورشید در دلشون منعکس میشه...و وقتی من بیچاره که دنبال عشق حقیقی هستم میبینمش عاشقش میشم...پس عشق زمینی میتونه مقدمه ای برای رسیدن به عشق حقیقی باشه.(البته اونم نه هر عشقی هاااا)

یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

يکشنبه 26/8/1387 - 0:5 - 0 تشکر 71028

سلام

پس دوستان رو این سوال بیشتر فکر کنند:

آیا می توان از عشق زمینی به عشق حقیقی رسید ؟

یا علی 

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

يکشنبه 26/8/1387 - 1:10 - 0 تشکر 71039

با سلام 

من فکر می کنم عشق یعنی دوست داشتن شدید یعنی نسبت به هر چیزی انسان علاقه شدید داشته باشه می شه عاشق اون . 

در واقع هر کسی عاشق چیزی است و شاید نتوان کسی را پیدا کرد که عاشق چیزی نباشد مثلا یکی عاشق خواب است یکی عاشق غذا و یکی عاشق شهوت و یکی عاشق خوبی و...

تمام ما ها به یک سمتی گرایش داریم و اگر دقت کنیم ریشه آن را پیدا می کنیم خیلی ها دوست دارند زن بگیرند چون عاشق خودشان هستند و کسی رامی خواهند تا به آنها خدمت کند . 

درواقع عشق می تواند به هر سویی برود و هدف این عشق می تواند ارزش این عشق را نشان دهد هر چه آن چیزی که به آن عشق می ورزیم با ارزش تر باشد خود عشق هم با ارزش تر است . 

اما آیا با عشق زمینی می توان به عشق خدا رسید ؟

به نظر میاد اگر هدف عشق زمینی باشه بعیده . ولی از اون طرف می شه یعنی اگر کسی عشق خدا داشت می تونه به عشق زمینی هم برسه . یعنی می شه بخاطر خدا خیلی چیزا رو دوست داشت و عاشق بود . 

و عشق خدا هم با ادب کردن نسبت به خدا وانجام دستورات خدا بدست میاد چون عشق به خدا بعد از معرفت به خدا حاصل می شه و معرفت زمانیه که ما یک شناخت اولی نسبت به خدا داشته باشیم بعد با عمل به دستورات خدا هدایت اضافه ای پیدا می کنیم و معرفت برامون حاصل می شه و اونوقت می شیم عاشق خدا .

و بخاطر اینکه به آنها رحمت کند آفریدشان 

يکشنبه 26/8/1387 - 11:25 - 0 تشکر 71105

سلام

با تشکر از ابراز عقیده دوست خوبمون هادی تک عزیز 

حالا نظر چند کارشناس را در ادامه میبینیم 

************** 

آیا می توان از عشق زمینی به عشق حقیقی رسید ؟

پاسخ :اگرعشق زمینی مقدمه ای برای رسیدن به عشق حقیقی و برتر قرار گیرد و مانع از آن نگردد ، با آن منافات ندارد ، بلکه گاهی راهی برای رسیدن به عشق حقیقی قرار می گیرد .
آری مطمئنا عشق و علاقه زمینی موتور محرک قوی و موثر است ، اما نباید از رهزن بودن این عشق نیز غافل بود ؛
شخصى مى‏گوید: از امام صادق(ع) از معناى عشق سؤال کردم،
فرمود: "قلوب خلت من ذکر الله فأذاقها الله حب غیره؛  قلب هایى که از یاد و ذکر خدا خالى باشند، خداوند مبتلا به حب غیر خود مى‏نماید.
بنابراین دوستی و عشق به غیر که تمام قلب انسان را تسخیر کرده باشد؛ قلبی است که از وجود خدا خالی شده است ؛ زیرا خداوند دو دل در درون انسان قرار نداده است .

از طرف دیگر ،علاقه و عشق محصول توجه به کمال است.
آدمى زمانى که در چیزى و یا کسى کمالى را مى‏بیند، به آن علاقه‏مند مى‏گردد و اگر کشش به هر دلیل قوى باشد، این علاقه (اصطلاحاً) به عشق منجر مى‏گردد.

عشق زمینی تنها در صورتی می تواند انسان را به عشق حقیقی و برتر راهنمایی کند که انسان به ضعف های عشق زمین واقف گردد و بداند این ها همه مجاز عشق اند ، نه حقیقت عشق ، نیز بداند که هیچ چیز غیر خدا نمی تواند متعلق عشق واقعی انسان قرار گیرد.
این معرفت و آگاهی گاهی با شکست در عشق زمینی ، گاهی با آگاهی از حقیقت برتر وجود خود که در دام موجود زمینی اسیر گشته وگاهی ... به دست می آید. به همین خاطر اهل ذوق گفته اند : المجاز قنطره الحقیقه؛ عشق مجازی پلی است برای رسیدن به حقیقت.

عاشقان این راه هم چنین می توانند از رهگذر عشق به شگفتی های خلقت در عالم و آدم ، به عشق خالق همه آن زیبایی ها برسند و از تماشای جمال مخلوق به جمال خالق راه یافته و محو در عشق و محبت او شوند.
ادامه دارد...
یا علی 

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

يکشنبه 26/8/1387 - 23:2 - 0 تشکر 71243

سلام

*******************

سر مطلب آن است که حقیقت عشق متعلق به عالم ماده نیست ؛ بلکه مربوط به کمال مطلق است که هیچ نقص و عیبى در او راه ندارد.

انسان بالفطره عاشق خدا و طالب او است و اصولاً زمینه عشق به انسان و موجود زمینی ، براى عشق الهى و رسیدن به محبوب مطلق است.

موجودى مى‏تواند معشوق حقیقى انسان قرار گیرد که هر چه از او مشاهده مى‏کند، زیبایى و کمال باشد و هیچ نقص، عیب و بدى در او وجود نداشته باشد و چنین موجودى جز خداوند متعال نیست.

با توجه به این موضوع،

عشق انسان به موجودات مادى، عشق حقیقى نیست، بلکه عشق مجازى است؛

زیرا جز خدا هیچ موجودى قابلیت معشوق بودن را ندارد وانسان عاشق، خود به این مطلب واقف است که معشوق مجازى او، عیب‏هاى فراوانى دارد ؛ اما از طرفى بعضى از کمالات و زیبایى‏ها را در او مى‏بیند که در حقیقت برگرفته از جمال و کمال محبوب حقیقى است و به عشق ورزیدن هم نیاز دارد.

این جا است که به معشوق خیالى رو مى‏کند و به او عشق مى‏ورزد؛ اما چون به وصال می رسد ، عشق فروکش می کند ؛ زیرا آنچه او به آن عشق مى‏ورزید ، کمالی بود که فروکش نمی کند، در حالی که معشوق او چنین نیست.از این رو فقط در عشق به خداى متعال است که انسان پس از وصول و مشاهده، نه تنها عشقش فروکش نمى‏کند، بلکه بیشتر مى‏شود؛ زیرا هر چقدر انسان به خدا نزدیک‏تر مى‏شود، کمال و جمال بیشترى مشاهده مى‏کند.

**********

ادامه دارد...

یا علی 

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

يکشنبه 26/8/1387 - 23:5 - 0 تشکر 71244

سلام

////////////

عشق حقیقی : از منظر دین،خداوند کمال محض ، جمال مطلق ، دارای برترین وصف ها، مبدأ عشق ، اولین عاشق و الهام کننده عشق است .

همه هستی آیت ، نشانه و مظهر اویند; از او سرچشمه گرفته ، به سوی او روان هستند .

آدمی کمال جو و زیبایی طلب بوده ، حقیقتش از روح خدا است ، از آن منزل نزول کرده و به سوی او باز خواهد گشت ، انسان دارای روحی است که ظهور و جلوه تام صفات حق است .

عشق حقیقی عبارت است از "قرار گرفتن موجودی کمال جو (انسان ) در جاذبه کمال مطلق (خداوند متعال ); پروردگاری جمیل مطلق ، بی نیاز، یگانه ، دانای اسرار، توانا، قاهر و معشوقی که همه رو به سوی او دارند و او را می طلبند."


بنابراین عشق حقیقی تنها عشق به خدا است ،

زیرا هر چیزی غیر او زایل شدنی و از بین رفتنی و دارای عیب و نقص است ؛ بنابراین هر چیز غیر او نمی توان معشوق واقعی باشد اولا چون ناقص است و کمال مطلق نیست ، در حالی که در عشق ، معشوق هیچ عیب و نقص ندارد. ثانیا هر چیز غیر او زوال پذیر است

و عارفان گفته اند : آنچه که نپاید ، دلبستگی را نشاید. همانند داستان حضرت ابراهیم (ع) که فرمود : انی لا احب الافلین. آن چیز که افول و غروب می کند و از بین می رود ، دوست نمی دارم. پس باید عشق پایدار و جاودانه باشد و آن عشق به خدا است که همیشگی و پایدار است و البته در سایه این عشق ، عشق به مظاهر جمال و زیبایی او ، مانند زن و فرزند و گل و درخت و طبیعت و... معنا می یابد.


به جهان خرم از آنم که جهان خرم از او است
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از او است

 ///////////////////

ادامه دارد

یا علی 

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

يکشنبه 26/8/1387 - 23:8 - 0 تشکر 71246

سلاممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم


در پایان برخی از نشانه های عشق انسان به خدا را ذکر می کنیم:


- خدا را بر همه ی محبوب های دیگر ترجیح دهد;
- در باطن و ظاهر مطیع خدا باشد;
- در همه ی امور موافق او باشد;
-خواسه او را بر خواسته خود مقدم می دارد؛
- اولیای خدا را به خاطر او دوست بدارد;
- هر چیزی را در برابر عشق به خداوند حقیر شمارد;
- همه ی اوقات , مستغرق ذکر خدا باشد;
- آسایش و آرامشش در قرب او باشد;
- از حضرت حق راضی و خشنود باشد;
- به کلام محبوب (قرآن ) عشق ورزد;
- با مال و جان در راه محبوب مجاهده کند;
- بر خلوت و مناجات با محبوب , حریص باشد;
- عبادت برای او آسان و لذت بخش باشد;
- همه ی بندگان مطیع وی را دوست بدارد و بر همه رحیم و مشفق باشد و کافران و عاصیان را دشمن بدارد

یا علی 

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.